وقتی آب سر بالا می رود ...

وقی که آب سر بالا می رود
غورباقه ابو عطا می خواند
وقتی که دولتی با وعده های فریبکارانه و دروغی با رای مردم بالا بیاید و با اتکا به آن رای هرکس که مخالفش حرف زد را افراطی و بی سواد و مغرض بخواند معلومست بالا می آورد!
وقتی معنی اعتدال این باشد که بخش های اقتصادی کشور را بدهی به کارگزاران و بخش های فرهنگی را بسپاری به اصلاحاتی ها آخرش این می شود که هنوز یکسال نشده هرچه گندکاری و خراب کاری که کارگزاران و اصلاحات در شانزده سال ب بار آوردند یک دفعه بیرون بزند!
این می شود که در دارالمجهدین همایش فصلی برگزار می کنند و نظام و انقلاب و رهبری و همه را فحش می دهند و آب از آب تکان نمی خورد
حالا بیایید حسین قدیانی و نبویان و اصلا همه ی مارا بگیرید و ببنید.
فعلا خون دل می خوریم
اما زمستان می گذرد و روسیاهی به زغال می ماند

از هر طریق که راه بسپاری، کار را به قطعنامه ۵۹۸ می‌کشانند

رو دربایستی را کنار گذاشته‌ام؛ زدن این حرفها شجاعتی می‌خواهد که با عقل و عقل ‌اندیشی و حتی ژورنالیزم جور در نمی‌آید چرا که حزب‌الله حتی در میان دوستان خویش غریبند چه برسد به دشمنان. اگرچه در عین گمنامی و مظلومیت، باز هم من به یقین رسیده‌ام که خداوند لوح و قلم تاریخ را بدینان سپرده است.