خون دل

خون دل خوردن برای امام خامنه ای ...

خون دل

خون دل خوردن برای امام خامنه ای ...

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دلنوشت» ثبت شده است



وقتی که از شلوغ پلوغی و همهمه ی بی حساب و کتاب درونیت خسته ای ، از همه سو درمانده و از همه جا وامانده ای . وقتی دیگر نه حوصله ی درس را داری و نه بحث را و نه حتی خودت را ، دلت ملجائی می خواهد تا بروی آنجا و فقط سکوت کنی . یک گوشه ای بنشینی و بی آنکه کلامی بگویی و در جایی سیر کنی و به چیزی فکر کنی ، در آنجا از خودت خالی شوی ، آرام شوی و رها شوی ...

اما کجا؟ در این شهر شلوغ و پر آمد و شد که هر کسی به طرفی می رود و به هیچ جا هم نمی رسد کجا می شود رفت؟چکار می شود کرد؟

اما جوینده یابنده است!!!

در مرکز شهر و در پشت یک عمارت بزرگ غصبی خاکستری و در انتهای یک کوچه ی باریک ، گنبدی ساده و آجری جلوه می کند.

کجا از اینجا بهتر؟!

 امامزاده ای که در حیاطش یک درخت تنومند توت هست. عزیزی می گفت قدیم الایام در حیاط هر مسجد و امامزاده ای یک چنین درختی می کاشتند برای بچه ها!

وقتی که وارد حرم می شوی دیگر از همهمه ها و شلوغ پلوغی ها خبری نیست. سلام می کنی :

السلام علیک یا شاهزاده حسین یا حسین بن علی النقی ...

آرام می شوی

آرام آرام که پیش می روی آرام تر می شوی


تا اینکه به ضریح برسی.

دستهایت را به دامن ضریح گره می کنی و بر دستانش  بوسه می زنی .آنوقت فاتحه ای می خوانی تا برایت فاتحه ای بخواند.

می گویند آقا (عج) به اینجا سر می زند.

خوش به حال آنها که می بینندش و یا حتی بویش را می شنوند، ما که فقط :

وصف العیش نصف العیش ... !!!

یک گوشه ی دنج پیدا می کنی و می نشینی روبروی ضریح

غرق در سکوت

غرق در آرامش ...

انگار همه ی مشکلات برایت آسان است

هیچ کاری نشدنی نیست

خستگی معنا ندارد

و حق گرفتنی است !

این ها را که یافتی باید تجدید پیمان کنی

عهدت را تازه کنی و با غدیر بیعت کنی

بیعت  با غدیر ، بیعت با عاشورا ، بیعت با ظهور ...


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۲ ، ۱۳:۰۳
سپهر قدیمی
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۲ ، ۱۰:۱۸
سپهر قدیمی